دکتر بهروز عبدلی، دکتر حسام رمضان زاده
Publication year: 1394

مقدمه و هدف: تحقیقات مختلف نشان داده­اند که افراد می­توانند در یک محیط قاعده­مند بدون توجه هوشیارانه یاد بگیرند. این نوع یادگیری، یادگیری پنهان، در مقابل نوع مرسوم یادگیری، یادگیری آشکار قرار دارد. هدف از این تحقيق، مقايسه تاثیر یادگیری آشکار و پنهان بر اکتساب و يادداري تکليف زمانبندي پيش بين و قابلیت شناسایی خطا بود

روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی است. تعداد 30 دانشجوي 23-25 ساله بطور داوطلب در تحقيق شرکت کردند که به طور تصادفي در3 گروه آزمايشي قرار گرفتند. به گروه يادگيري آشکار درباره وجود توالي تکراري در بخش مياني (در بین دو بخش تصادفی)  اطلاعاتي داده­ شد. گروه يادگيري پنهان بدون تکليف ثانويه همين تکليف را بدون آگاهي از وجود توالي تکراري در بخش مياني اجرا کردند. به گروه سوم (يادگيري پنهان با تکليف ثانويه) همزمان با اجراي تکليف يک تکليف ثانويه داده­ شد. آزمودني­ها پس از شرکت در پيش­آزمون به مدت 3 روز و در هر روز 15 بلوک 18 کوششي را تمرين کردند و سپس در آزمون يادداري شرکت کردند. داده­ها با روش تحليل واريانس عاملي مرکب (3 گروه  3 آزمون) تحليل ­شد.

یافته­ها: يافته­هاي تحقيق نشان داد که در تمام گروه­ها، بخش تکراري مياني نسبت به حداقل يکي از بخش­هاي تصادفي تفاوت معني­داري دارد (0001/0 =). همچنين بين گروه­ها در خطای مطلق تفاوت معني­داري وجود ­نداشت. با وجود اين­که آزمودني­ها در گروه­های پنهان از وجود توالي­هاي تکراري اطلاع نداشتند اما به اندازه گروه آشکار فرا­گرفتند. نتایج همچنین نشان داد که گروه آشکار در قابلیت شناسایی خطا نسبت به هر دو گروه پنهان به طور معنی داری بهتر عمل کرده است

بحث: این نشان می­دهد که تجربیات اجرای حرکتی، سطح یادگیری حرکتی فرد را افزایش می­دهد، حتی وقتی که افراد از اجزاء تکلیف که باعث تغییر می­شوند، بی اطلاع باشند. لذا بر طبق یادگیری پنهان افراد می­توانند عملکردشان را به وسیله­ی این فرض که آن­ها بازنمایی­های مبتنی بر نمونه را کسب کرده­اند، درک کنند.