List

امروزه همه ي پزشکان اعصاب و حتي اکثر بيماران، الکتروآنسفالوگرام يا نوار مغزي را مي شناسند. پزشکان با کمک اين روش به وجود بيماري ها ي مسبب ناهنجاري در امواج مغزي پي مي برند. زماني که هانس برگر (1929) دانشمند آلماني توانست براي اولين بار اين امواج را ثبت کند، تصور مي کرد که روح را کشف کرده است، غافل از اينکه روح يک مفهوم متافيزيکي مي باشد. پايه ي امواج مغزي، فعاليت الکتريکي سلول هاي مغزي يا نورون ها مي باشد که براي انتقال پيام در سيستم اعصاب از نوعي الکتريسيته بهره مي گيرند. نورون ها، هر پيام خاص را با ريتم يا الگوي ويژه اي از انتقال الکتريکي کدبندي مي نمايند. هر کدام از کدها داراي فرکانس معيني هستند. براي شناسايي بهتر، امواج را بر اساس فرکانس، به چند دسته تقسيم مي نمايند که شامل:

  • امواج دلتا (3-0 هرتز يا تکرار در ثانيه) که در طي خواب عميق در نوار EEG ثبت مي شوند
  • امواج تتا (7-4 هرتز) که حين ورود به مکان هاي جديد و خواب با حرکات سريع چشم (در اين نوع خواب، چشمان فرد حرکات سريعي در زير پلک ها دارند.) ايجاد مي گردند
  • امواج آلفا (13- 8 هرتز) که در حالت بيداري همراه با آرامش و چشمان باز قابل ردگيري مي باشند
  • امواج بتا (40- 14 هرتز) که در بيداري و فعاليت ثبت مي شوند.

 همه ي امواج فوق بدليل آن که عموماً در قشر مغز اتفاق مي افتند، در نوار مغزي قابل ثبت هستند. بيماري هايي مانند تشنجات صرعي که فعاليت الکتريکي سلول ها را تحت تاثير قرار مي دهند، به صورت اغتشاشاتي در ريتم هاي EEG قابل تشخيص مي باشند. امروزه امواج مغزي از نوار مغزي فراتر مي روند و علاوه بر مقاصد تشخيصي، بعنوان ابزاري براي شناسايي عملکرد هاي بخش هاي مختلف مغز، در اختيار محققان هستند. زيرا هر ناحيه يا هسته از مغز، کاري تخصصي دارد و طبعاً بعضي امواج در آن غلبه بيشتري دارند. در اين راستا، امروزه، انواع ديگري از امواج در بخش هاي عمقي مغز ردگيري شده اند که داراي فرکانس هاي تا 400 هرتز نيز مي باشند و نقش هاي مختلفي از تشکيل و نگهداري حافظه تا درمان بعضي بيماري ها از جمله صرع براي آن ها پيشنهاد مي شود. استفاده از امواج مغزي به عنوان ابزار کشفيات علمي و کشف افق هاي جديد همچنان ادامه دارد به طوري که امروزه بحث امواج مغزي جزء مرزهاي دانش به شمار مي رود.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *